گر چه بعد از فروپاشی شوروی برخی تصور کردند که دوران غلبهی بلامنازع غرب سرمایهداری آغاز شده است. اما رویدادهای دو دهه اخیر نشان داد که تصور رسیدن به جهانی یکدست، تصوری خام است و بحرانهای سالهای اخیر نشان داد که جهان وارد صورتهای جدیدی از رقابت شده است. این بحرانها باعث شده که مطالعه شرایط جهانی شدن و بررسی الگوهای بدیل و آیندهی رقابتها به موضوعی اساسی در اغلب رشتههای علوم انسانی تبدیل شود. یکی از رویکردها در مطالعات جهانی شدن، رویکردهای نظری و فلسفی است. در این گونه مطالعات به ریشههای فلسفی نظری فرهنگ مدرن و گونههای مختلف نقد آن پرداخته شده و از این رهگذر راهی برای مطالعات در حوزه های انضمامی تر مثل علوم اجتماعی و سیاسی فراهم می شود. تجربههای ماههای اخیر سیاستِ جهانی که در آن منازعههای فرهنگی و نظری در خصوص مقابله با تمامیتخواهی آمریکا، در اروپا ابعاد دامنهداری یافته است، جایگاه ویژهی آلمان را در مواضع فرهنگی و نظری بسیار برجسته ساخته است. نیاز سرزمین ما، ایران برای یافتن مخاطبانی در اروپا برای اینکه در نقادی هژمونی آمریکا در ابعاد مختلف، از قابلیتهای فرهنگی و نظری آنها بهرهمند گردد ضرروتی است که در این روزگار بیشتر از هر وقت دیگر آشکار شده است.
در دانشکده فلسفه (شماره 3) دانشگاه هومبولت آلمان چنین مطالعاتی در جریان است. با توجه به تفاهمنامهی منعقده و مصوب همکاری میان دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه هومبولت آلمان، قرار است در اولین گام همایشی در باره شرایط جهانی شدن با رویکردهای نظری و فلسفی برگزار شود. پرسش ثانوی در این همایش، نظریههای بدیل برای جهانیشدن و کانونهای فکری فرهنگی جدیدی است که به عنوان رقیب مدرنیتهی جهانیشده قابل طرح هستند.